آیا این بازی شرق( روسیه و چین) برای افغانستان فرصت است یا تهدید؟
مقدمه
پس از خروج نیروهای ایالات متحده و ناتو از افغانستان در سال ۲۰۲۱، فضای ژئوپلیتیکی منطقه وارد مرحلهای حساس شد. در حالی که کشورهای غربی سیاست انزوا در قبال طالبان را در پیش گرفتند، بازیگران شرقی همچون روسیه و چین با هدف افزایش نفوذ اقتصادی و سیاسی خود، بهدنبال فرصتهای جدیدی در افغانستان هستند فرصتهایی که بیش از هر چیز به حوزه زیرساختها مربوط میشوند.
انگیزههای راهبردی چین و روسیه
چین با پروژه بلندپروازانه کمربند و جاده (BRI)، میکوشد افغانستان را به عنوان یک نقطه اتصال میان آسیای مرکزی، ایران و غرب چین تثبیت کند. بیثباتی در افغانستان تهدیدی بالقوه برای امنیت داخلی چین—خصوصاً استان سینکیانگ—محسوب میشود.
روسیه نیز بهدنبال نقشآفرینی در جنوب آسیای مرکزی است. نزدیکی به طالبان میتواند هم تهدیدهای امنیتی را خنثی کند و هم به عنوان برگ فشار در تقابل با غرب مورد استفاده قرار گیرد.
حوزههای سرمایهگذاری و پروژههای کلیدی
بازیگر فعال | جزئیات | حوزه |
شرکتهای چینی و روسی | استخراج منابع کمیاب با مشارکت چین | معدن (لیتیوم، مس، طلا) |
طرحهای پیوند با تاجیکستان و ایران | ساخت جادهها و خطوط راهآهن | حملونقل |
مذاکرات با روسیه و ایران | پروژههای برقآبی و انتقال گاز | انرژی |
چالشهای ساختاری
- نبود نهادهای نظارتی و فقدان شفافیت مالی : افغانستان تحت کنترل طالبان فاقد نهادهای قوی برای تضمین اجرای منصفانه پروژههاست. فساد، سوءاستفاده از منابع، و تمرکز قدرت ممکن است اثرات منفی بلندمدت داشته باشد.
- ریسک امنیتی : حملات احتمالی گروههای مقاومت، داعش خراسان یا اختلافات قومی ممکن است پروژهها را متوقف کند یا افزایش هزینهها را در پی داشته باشد.
- بیتأثیری بر جامعه محلی : پروژههای کلانمقیاس در صورت فقدان برنامهریزی اجتماعی، ممکن است منجر به گسترش فقر، مهاجرت اجباری، و محرومیت محلی شوند.
فرصتها و پیشنهادات راهبردی
- ایجاد آموزشگاههای فنی مرتبط با پروژهها برای ارتقای مهارتهای محلی
- شرطگذاری در قراردادها جهت مشارکت شرکتهای داخلی و انتقال فناوری
- نهادسازی رسانهای برای افزایش شفافیت در روند سرمایهگذاریها
- تعامل با کشورهای همسایه (بهویژه ایران) برای بهرهبرداری هماهنگ و کاهش تنشهای منطقهای
نتیجهگیری
سرمایهگذاریهای روسیه و چین در افغانستان در ظاهر فرصتی برای توسعه زیرساختهای این کشور جنگزده هستند، اما در عمق خود حامل رقابتی ژئوپلیتیکیاند که میتواند مسیر استقلال اقتصادی را مسدود کند. اگر افغانستان بتواند با برنامهریزی ملی، دیپلماسی منطقهای، و نظارت مؤثر، این سرمایهگذاریها را در خدمت توسعه پایدار قرار دهد، شاید مسیر جدیدی به سوی ثبات و رشد آغاز شود.