در دل قارهی کهن، سه قدرت بزرگ آسیا در حال شکلدهی به نظمی تازهاند؛ نظمی که میتواند بدیلی جدی برای اروپا و آمریکا در عرصهی سیاست، اقتصاد و امنیت جهانی باشد.
چین، هند و پاکستان — سه رأس مثلثی که اگر به هم نزدیک شوند، توازن قدرت جهانی دگرگون خواهد شد.
اما آمریکای دوران ترامپ، با هوشیاریِ آمیخته به ترس، بر مهار همین سه قدرت متمرکز شده است؛ چون میداند آیندهی جهان، نه در والاستریت، بلکه در شرق آسیا رقم میخورد.
با این حال، مسیر همگرایی در شرق چندان هموار نیست. بحرانهای منطقهای، همچون زخمهای کهنه، این سه بازیگر را از یکدیگر دور میسازد. مسئلهی اختلافات مرزی در دامنه کوه های هیمالیا و ایالت جامو و کشمیر، چین و هند را در دو سوی مرز تقابل قرار داده، و روابط عمیق و استراتژیکِ پکن و اسلامآباد، همانقدر که پیوندی حیاتی میان آن دو ایجاد کرده، دهلینو را به سوی واشنگتن سوق میدهد.
پیچیدگی این معادله، بهقدری شکننده است که هیچ بنیان پایداری نمیتوان بر آن بنا نهاد؛ سه قدرت بزرگ، بر طناب باریکی راه میروند که هر لرزشی میتواند موازنهی آسیا را فرو ریزد.
آری… اینجا، در شرقِ بیدارشونده، هر حرکت، پژواکی دارد که تا قلب اروپا و آمریکا شنیده میشود.