تنش تازه جنگ گفتار میان کابل و اسلامآباد دیگر تنها در اعلامیهها نیست؛ صدای فیر در مرزها بلند شده است. هر مرمی که شلیک میشود، امید به صلح را دورتر میبرد. مرزی که باید جای دادوستد باشد، حالا به میدان تهدید و بیاعتمادی مبدل شده است.
اقتصاد در بند موترهای باربری در صف ایستادهاند، کالاها خاک میخورند و بازارها بیرمق شدهاند. قیمت آرد و مواد سوخت بالا رفته و مردمی که هیچ سهمی در این درگیری ندارند، حالا قربانی آناند. جنگ همیشه از مرز آغاز میشود، اما انجامش به نان مردم میرسد.
صلحِ گمشده آتشبسی که قرار بود آرامش بیاورد، تنها چند روز دوام کرد و مثل سایه ناپدید شد. سیاستمداران از گفتوگو سخن میزنند، اما صدای توپها بلندتر از وعدههاست. آیا کسی هنوز صدای مردم را میشنود؟ یا صلح تنها واژهای در کاغذ مانده است؟