گرامیداشت روز جهانی فرهنگ هزاره

نام گذاری یک روز از سال به عنوان «روز فرهنگ هزاره» بدون شک یکی از بهترین و سنجیده ترین اقدامات خوب فرهنگی هزاره بوده است که اکنون تبدیل به یک پروسۀ جمعی هزاره ها در سطح جهان شده است. هر ساله روزهایی در این ایام به مناسبت روز فرهنگ هزاره، اقوام مختلف این کتلۀ بزرگ فرهنگی از سراسر جهان گردهم می آیند تا از فرهنگ و عنعنه های بومی و ملی خود گرامیداشت به عمل آورند. هرچند ای همایش ها صحنه های ماندگاری زیادی را به نمایش میگذارد، از همراهی و همگرایی گرفته تا نمایش خوبی های فرهنگی به عنوان میراث آبایی و اجدادی، به نمایش در می آید از نسلهای قدیمی به نسلهای جدید منتقل شده و در ذهنیّت آنها نهادینه می شود.

طبعاً زاویۀ نگاه مردمان هزاره به این جشنوارۀ بزرگ جهانی، متفاوت، متنوع و به اندازۀ نفوس هزاره ها متکثر و مختلف خواهد بود که احساء نه ممکن است و نه معمول و معقول، اما در نگاههای علمی نخبگان هزاره و تراوشهای فکری آنها تاکنون، کسی به تحلیل محتوای این مناسبت بزرگ ملی نپرداخته اند. قلم حاضر در تلاش است تا به شکل بسیار گذرا، جشنواره های بزرگ جهانی هزاره ها را تا جاییکه در دسترس من قرار گرفته، محتواهای آنها را به تحلیل بگیرم.

بر مبنای تحقیقات میدانی، عمده ترین شاخص فرهنگی هزاره ها که در این جشنواره ها به معرفی گرفته میشود، لایه های سطحی فرهنگ هزاره ها بویژه فرهنگ تصویری و نمایشی مانند رقص و پایکوبی، لباس و مدیلینگ و در نهایت انواع غذاها و هنرهای دستی هزاره ها بوده است، در حالیکه مهمترین عنصر فرهنگی هزاره عمق و غنای فرهنگی بطن فرهنگ و اشکال نهان فرهنگ هزارگی است که متأسفانه در این جشنواره ها کلاً مغفول مانده است. عناصر مهم فرهنگی هزاره ها مانند زبان، ادبیات، ارتباطات که شامل صلح دوستی، نوع دوستی، عشق به سازندگی، ایثار و از خودگذشتگی، شکیبایی رفتاری، دانش دوستی، صنایع دستی، هنری، نوع تجارت، تعامل اقتصادی و معیشتی و دهها شاخص دیگر فرهنگ هزاره ها که متأسفانه مورد بی مهری و یا غفلت قرار میگیرد.

شاید یکی از دلائل پراکندگی و تفرق و چند دستگی سیاسی هزاره ها، فاصله گرفتن آنها از عُمق و غنای فرهنگ آبایی و اجدادی شان در کمتر از دو قرن گذشته است. نسل کشی عبدالرحمن، تنها حذف فیزیکی هزاره ها نبود، بلکه حذف سیستماتیک فرهنگ هزاره و انهدام عقبۀ فرهنگی و هویتی آنها با حذف میراث اجدادی و ترور هدفمند نخبگان و باسوادان و رهبران و سران هزاره نیز بوده است. از این روی، گلایه نیست آنچه از گذشتگان به میراث مانده بسیار ناچیز است، ولی با مطالعه و تحقیق نخبگان و فرهنگیان قوم می توان به شناخت عناصر نهان و مغفول ماندۀ فرهنگ هزاره دست یافت و این امر با وجود صدها هزار استاد، فرهنگی و نخبۀ قوم، ممکن است. پس باید در این جشنواره ها نباید تنها عناصر تصویری فرهنگ را برجسته کرد و از معنویت، اخلاق و ارزشهای فرهنگی هزاره ها که بخشی از عناصر نهان فرهنگ هزاره است غافل شد و به آن کمتر توجه کرد.

نویسنده: دکتر احمدی رشاد

درباره کاربر گرامی

همچنان چک کنید

پاسداشت فرهنگ هزارگی؛ از اصالت تا همگرایی

فرهنگ هزارگی، به عنوان یکی از کهن ترین و غنی ترین فرهنگ های افغانستان و …

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

four × one =