فریاد دختران افغانستان : قصه‌ای از نور و تاریکی

فریاد دختران افغانستان : قصه‌ای از نور و تاریکی:

در سرزمینی که کوه‌هایش چون قلب‌های استوار مردمانش می‌تپد، و رودهایش چون اشک‌های مادرانش جاری‌ست، قصه‌ای زاده شد که تا ابد در سینه‌ی تاریخ حک خواهد شد. قصه‌ای از دخترانی که چون ستاره‌های آسمان کابل، در انتظار درخشیدن‌اند، اما سایه‌ی سنگین جهل، بال‌هایشان را بسته است. ⚡️

ای مردان غیور افغانستان! ای شیران دلیر که خون غیرت در رگ‌هایتان جوشان است! به این قصه گوش سپارید، که نه فقط قصه‌ی دختران شماست، بلکه قصه‌ی آینده‌ی این وطن است، قصه‌ی فرزندان فرزندان‌تان، قصه‌ی نوری که می‌تواند خرمن تاریکی را به خاکستر بدل کند. 🌟

تصور کنید: دختری خردسال، با چشمانی چون چشمه‌های زلال بدخشان، در کوچه‌های خاکی کابل ایستاده. کتابی کهنه در دست دارد، اما درهای مکتب به رویش بسته‌اند. قلبش، چون پرنده‌ای در قفس، بال می‌زند، اما آسمان دانش از او دریغ شده. این دختر، نه فقط یک کودک، که آیینه‌ی آینده‌ی این سرزمین است. اگر نور علم به چشمانش نتابد، چگونه می‌تواند چراغ خانه‌ای را روشن کند؟ چگونه می‌تواند مادری دانا باشد که نسلی خردمند بپرورد؟ 😢

محروم کردن دختران از تحصیل، مانند کندن ریشه‌های درختی‌ست که سایه‌بان این وطن است. این نه یک تصمیم، که خنجری‌ست بر قلب افغانستان! فاجعه‌ای که چون طوفانی سیاه، روان و روح این ملت را در هم می‌کوبد. روان‌شناسان فریاد می‌زنند: دختری که از علم محروم شود، زخمی عمیق بر جانش می‌نشیند، زخمی که تا نسل‌ها خون می‌چکد. و این خون، نه فقط اشک یک دختر، که سیلابی‌ست که بنیان جامعه را فرو می‌ریزد. 🌪

ای مردان قدرت! ای نگهبانان این خاک مقدس! آیا می‌خواهید وجدان تاریخ شما را چون جانیانی یاد کند که نور را از چشمان دختران ربودند؟ یا می‌خواهید چون قهرمانانی جاودان شوید که با گشودن درهای دانش، آینده را از چنگال تاریکی رهانیدند؟ ⚖️ دین ما، اسلام، که چون خورشیدی در آسمان حقیقت می‌درخشد، فرموده: «طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمة.» چرا باید این نور الهی را با پرده‌ی جهل بپوشانید؟ چرا باید درهای رحمت خدا را به روی بندگانش ببندید؟ 🕋

تصور کنید فردایی را که زنان نادان، نسلی بیمار و مردانی خشمگین پرورانده‌اند. فقر چون اژدهایی گرسنه، وطن را می‌بلعد. اعتیاد و افراط‌گرایی، چون گرگ‌هایی درنده، به جان این خاک می‌افتند. و مهاجرت، چون پرندگانی بی‌آشیان، نخبگان را از این دیار می‌رباید. آیا این است آینده‌ای که برای فرزندان‌تان آرزو دارید؟ یا می‌خواهید فردایی بسازید که دختران‌تان چون الماس بدرخشند و پسران‌تان چون کوه‌هایی استوار، در سایه‌ی دانایی قد بکشند؟ 🌄

ای دلیران! بزرگی یک ملت، نه در شمشیر، که در قلم است؛ نه در سرکوب، که در توانمندسازی‌ست. هر دختری که درس می‌خواند، چون بذری‌ست که در خاک وطن کاشته می‌شود و درختی تنومند از آن می‌روید. اما اگر این بذر را در خاک جهل دفن کنید، جز علف‌های هرز نادانی چیزی برداشت نخواهید کرد. 🌱

اکنون زمان آن است که برخیزید! 💪 قلب‌هایتان را به آتش غیرت بیفروزید و درهای مکتب را به روی دختران این سرزمین بگشایید. نگذارید وجدان تاریخ شما را با ننگ یاد کند. نگذارید فرزندان‌تان در تاریکی گم شوند. به شبکه‌ی ندای کابل بپیوندید! 📢 فریاد دختران را بشنوید و با اقدامی فوری و مثبت، نشان دهید که هنوز غیرت در رگ‌های این ملت زنده است. 🛡

هشدار می‌دهیم: «اگر درخت دانش را در دل دختران نکارید، طوفان نادانی، این وطن را از ریشه خواهد کَند!» 🌪 اما اگر امروز دست به کار شوید، فردا نامی جاودان در کتاب افتخارات این سرزمین خواهید داشت.

درباره کاربر گرامی

همچنان چک کنید

رسمیّت بین المللی، در فقدان مشروعیّت ملی! (به رسمیت شناختن امارت اسلامی توسط روسیه، راهی برای شناسایی سایر کشورها)

مدتی پیش، روسیه امارت اسلامی طالبان را به حیث دولت افغانستان به رسمیّت شناخت تا …

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ten − 7 =