در حالیکه ساختار قدرت طالبان با چالشهای داخلی و فشارهای منطقهای روبهروست، سفر اخیر زلمی خلیلزاد، نماینده پیشین آمریکا در امور صلح افغانستان، به کابل بار دیگر توجهها را به توافقنامه دوحه و بندهای پنهان آن جلب کرده است.
منابع آگاه میگویند این سفر—که هنوز ماهیت رسمی یا شخصی آن مشخص نیست—در راستای اجراییسازی مفاد محرمانه توافقنامه دوحه صورت گرفته است. از جمله اهداف احتمالی، جلوگیری از حملات هوایی علیه طالبان، تثبیت قدرت نظامی آنان، و ترسیم سازوکار بقای امارت اسلامی تحت نظارت غیرمستقیم واشنگتن عنوان شده است.
تحلیلگران معتقدند این سفر سه محور کلیدی را دنبال میکند:
- امنیت داخلی: مدیریت اختلافات درونی طالبان و مقابله با تهدید گروههایی مانند داعش–خراسان
- ژئوپلیتیک منطقهای: کاهش نفوذ چین، روسیه و ایران از طریق نفوذ غیررسمی آمریکا در کابل
- دیپلماسی جهانی: فشار بر جامعه بینالمللی برای پذیرش طالبان بهعنوان واقعیت سیاسی جدید
به باور ناظران، واشنگتن با استفاده از چهرهای آشنا مانند خلیلزاد، در تلاش است تا مسیر بقای طالبان را هموار کرده و همزمان منافع راهبردی خود را در منطقه حفظ کند—بدون بازگشت رسمی به صحنه افغانستان.
این سفر نشان میدهد که توافقنامه دوحه نهتنها پایان یک جنگ، بلکه آغاز مرحلهای جدید از دیپلماسی پنهان و بازیهای ژئوپلیتیکی در قلب آسیاست.